زمزم عرفان
فکر میکردیم سنّ او که بالا رود، ناتوان میشود و استراحت میکند؛ اما او باز هم از استراحتش کم میکرد و برنامههایش را انجام میداد. اگر تزاحمی پیش میآمد، از دیگر ضروریات کم میکرد. حتی وقت تغذیه، از اعمالش کم نمیکرد.
در مطالعه و فکر و درس، آن چنان جدّی و مصمّم بود که بازنشستگی و کهولت را نمیشناخت و در 95 سالگی هم با وجود تمام مخالفتها، یک درس به تدریس خود، اضافه کرد.
امّا هرگز از عباداتش، کوتاه نمیآمد. در هر شرایطی به مستحبات هم مانند واجبات میپرداخت.
او معتقد بود و یقین داشت که این عبادات، مُمِدّ مطالعاتاند و بلکه زمان لازم آنها را به یک پنجم، تقلیل میدهند.)
متنی که ملاحظه نمودید از کتاب «زمزم عرفان» یادنامه فقیه عارف آیت الله محمدتقی بهجت تألیف محمد محمدی ریشهری و فصل گفتگو با حجتالاسلام حاج شیخ علی آقا بهجت انتخاب شده است.
با خودم گفتم حالا شما که زحمت میکشید به اینجا میآیید و نوشتههای به قول بعضیها چرت و پرتِ بنده را میخوانید، چه بهتر که هر از گاهی بخشهایی از کتابهای مفید و با آثار تربیتی و پرورشی را هم بگذارم تا شما هم استفاده ببرید. به نظرم اگر حتی در وبگردیهایمان هم دنبال سایتهای مفید و علمی و دینی برویم، بالاخره جزء ساعات مفید مطالعه غیر درسی حساب میشود، و بنابراین رفته رفته خواهیم توانست سرانه مطالعه در کشورمان را که رقم نامطلوبی دارد، افزایش دهیم. لزومی ندارد که کتاب حتماً کاغذی باشد. شما هم اگر کتاب با ارشی خواندهاید، برایم بفرستید تا همه از آن بهره ببریم.
اما وقتی این قسمت از این کتاب را خواندم با خود گفتم خجالت بکش که چه ساعاتی از عمر و جوانیت را به بهانه اینکه حسّش نیست، تلف کردی...!!