به چند دلیل برنامه سین مثل سریال را نگاه نمی‌کنم؛ مهمترینش دیر پخش کردن آن است که معمولاً تا ساعت 2 نیمه شب طول می‌کشد و برای آدمی مثل من که بیشتر علاقه‌مند به دیدن ساعات ابتدایی صبح هستم تا ساعات انتهایی شب، بیدار ماندن تا آن ساعت لطفی ندارد. دلیل دوم، مجری شیک‌پوش و آراسته و در عین حال نچسب و مصنوعی جناب محمد سلوکی است! البته ایشان دیشب با آن اظهار لطفی که نسبت به یکی از خوانندگان خز و خیل! آقای م.پ کرد، در رنکینگ ذهنی بنده چند رتبه دیگر هم سقوط کرد! و اما دلیل مهم‌تر نه از نظر بنده به عنوان یک مخاطب عادی و پاره وقت سریال‌های تلویزیونی، که از نظر مخاطبانی که برای دیدن سریال‌های تلویزیونی برنامه‌ریزی می‌کنند و وقت می‌گذارند و از نظر کارشناسان و تهیّه‌کننده‌گان و افراد شاغل در عرصه سریال‌سازی، این برنامه نتوانسته است نقش مهم و اثرگذاری در کیفیت سریال‌های تلویزیونی داشته باشد. که شاید نداشتن مخاطب و بیننده زیاد، باعث شده است تا افرادی که مبتلابه موضوع و محتوای برنامه هستند و به بوته آزمایش کشیده می‌شوند، انگیزه چندانی برای حضور فعال‌تر در میدان رقابت نداشته باشند.

با تمام این احوالات، دیشب برنامه سین مثل سریال را تا ساعت 2:10 نصف شب دیدم، چون مربوط به موسیقی و خواننده‌های کشور بود؛ معتقدم در وادی موسیقی ریا و دروغ کمتر دیده می‌شود و افراد اشعار و آهنگ‌هایی را انتخاب کرده و اجرا می‌کنند که واقعاً به آن علاقه‌مند هستند.  حتی خواننده‌ای که چرت و پرت می‌خواند و ظاهر ناپسندی دارد و از این راه هم ارتزاق می‌کند شرافت دارد به مجری و بازیگری که برای کسب درآمد مفاهیم دینی را دستمایه قرار می‌دهد؛ او حداقل تکلیفش با خودش روشن است! بگذریم.  ابتدا در حین پخش فیلم سینمایی «قلّاده‌های طلا» یک زیرنویسی آمد بدین مضمون: خواننده مورد علاقه خود را انتخاب کنید: 1. محمد اصفهانی 2. حمید عسگری 3. محمد علیزاده 4. محسن چاووشی 5. سیروان خسروی 6. احسان خواجه‌امیری 7. همایون شجریان 8. رضا صادقی 9. سالار عقیلی 10. فرزاد فرزین 11. مازیار فلاحی 12. علیرضا قربانی 13. گروه 7    14. علی لهراسبی 15. رضا یزدانی 16. محسن یگانه.

خب با این سؤال همه گمان می‌کنند، نه گمان که با اطمینان یعنی به خواننده‌ای که دوست داری رأی بده. تا اینکه برنامه شروع شد و مشخص شد که هدف خواننده‌گانی هستند که تیتراژ سریال خوانده‌اند. اما باز هم هدف نظرسنجی روشن نشد، چون در آیتم معرفی گزینه‌ها، تیتراژهایی به دلخواهِ تهیه‌کننده و کارگردان و شاید آقای سلوکی! انتخاب شده بودند که مبنای انتخاب‌شان معلوم نبود.

نهایتاً مشخص نشد هدف برنامه در حالت کلّی انتخاب بهترین خواننده از نظر بیینده‌گان بود و یا بهترین خواننده تیتراژ؟ اگر هدف گزینه اول بود که بسیار ناقص و در سطح پایین و غیرحرفه‌ای انجام شد، زیرا:

1.        بسیاری دیگر از خوانندگان من جمله خواننده‌گان سبک سنتی و سبک راک و رپ در بین گزینه‌ها حضور نداشتند؛ با توجه به اینکه امروز انواع سبک‌های موسیقیایی در کشور در حال تولید هستند، و در نتیجه با تعداد انبوه و پرشمار خواننده مواجه هستیم بهتر بود سبک‌ها از هم جدا می‌شدند و نظرسنجی با عنوان بهترین خواننده‌ِی مثلاً سبک سنتی انجام می‌شد.

2.        اطلاع‌رسانی مناسب و به موقعی برای چنین نظرسنجی در سطح شبکه یک که تنها شبکه‌ای است که همه جای کشور (غیر از مناطق گیرافتاده در بین کوهستان‌ها) قابل دریافت است، انجام نشده بود.

3.        دوره زمانی مشخصّی برای درخشش خواننده در نظر گرفته نشده بود و این یک ایراد اساسی و بزرگ بود زیرا معمولاً خواننده‌ها در یک بازه زمانی خاصّی موفقیت و محبوبیت و شهرتِ چشمگیری بدست می‌آورند و پس از آن رفته رفته از فروغ ایشان کاسته می‌شود و خب این پدیده‌ای طبیعی در جریان هنرهایی هست که توانمندی‌های ظاهری همچون چهره و صدای هنرمند بیشتر مورد توجه مخاطب قرار می‌گیرد؛ برای مثال از نیمه دهه هفتاد به بعد و تا اوایل دهه هشتاد دکتر محمد اصفهانی سبک و شیوه جدید و اثرگذاری در موسیقی پاپ کشور بنیان نهاد و بدون شکّ ستاره بی‌بدیل موسیقی کشور در آن سالها ایشان هستند، اما اکنون شاید به اندازه آن دوران که از هر کوی و برزنی آوای حسرت به گوش می‌رسید، در لیست آهنگ‌های انتخابی کمتر اثری از محمد اصفهانی هم حضور داشته باشد؛ این کم‌فروغی امروز باعث کنار گذاشتن همه آن درخشندگی پیشین نمی‌شود.

اما اگر هدف گزینه دوم بود (انتخاب بهترین خواننده تیتراژ)، باز هم بی سر و ته و قیچی شده از آب درآمد. چون برخی از خواننده‌گان همچون احسان خواجه‌امیری چندین اثر تیتراژی در کارنامه خود دارند -که مطمئناً بالا و پایین هم داشته است-، در مقابل مثلاً گروه 7 فقط یک اثر تیتراژی دارند. بهتر بود به جای مقایسه خواننده‌ها، اثری از هر خواننده به عنوان نماینده برای مقایسه و اظهارنظر بیننده‌گان انتخاب می‌شد. با توجه به اینکه هدف برنامه پرداختن به تیتراژهای ابتدایی و انتهایی سریال‌ها بود و بایستی تمرکز روی کیفیت اثر نهایی بود تا صدای خواننده. اگر اینگونه می‌شد و برای مثال اگر تیتراژ پایانی سریال شب دهم از علیرضا قربانی در رقابت حضور داشت، خودِ من بدون توجه به سلیقه کلی‌ام در موسیقی و آهنگ و خواننده، حتماً آن را انتخاب می‌کردم.

اما نهایتاً نتیجه نظرسنجی بدین ترتیب حاصل شد:

1.احسان خواجه امیری (13%)  2. محسن یگانه (12%) 3. محسن چاووشی (11%) 4. مازیار فلاحی و محمد علیزاده (9%).

برای دیدن تصویر نتیجه نهایی اینجا کلیک کنید که یکی از سایت‌های طرفدار محسن چاووشی آن را منتشر کرده و از اینکه این نظرسنجی «اتفاقی و ناگهانی» بوده است، ابراز نارضایتی کرده است.

و البته یک ایراد و اشکال اساسی نظرسنجی دیشب این بود که در آخر برنامه مشخص نشد تعداد شرکت‌کننده‌گان چند نفر بودند؟ یعنی جامعه آماری این نتیجه چند نفر داشت؟ و با توجه به صبغه‌ای که من از این برنامه در ذهنم دارم، گمان نمی‌کنم همانند نودِ عادل فردوسی‌پور چند میلیون نفر در آن شرکت کرده باشند تا بتوان با استناد به نظر مردم تفسیر و تعبیر کرد.

اما در این میان بهتر است یادی هم کنم از برنامه هفت ترانه که از شبکه شما پخش می‌شود و بنده به طور اتفاقی چند قسمت از آن را دیده‌ام؛ که به نظر من بسیار بابرنامه‌تر و هدف‌دار و اثرگذارتر است، چون نظرسنجی‌هایش کلی و پر از ابهام نبوده، و معمولاً مقایسه بین چند اثر انجام می‌گیرد و زمانی هم که هدف انتخاب خواننده است یک دوره زمانی خاصی مورد سؤال قرار می‌گیرد مثلاً تحت عنوان بهترین خواننده فصل.

بایستی در نظر داشت که وجود چنین برنامه‌هایی خصوصاً در شبکه‌های پربیننده ضروری است، چرا که باعث جهت‌دهی و دادن ایده و انگیزه به خواننده‌گان و آهنگ‌سازان می‌شود و شاید بتواند از این روند رو به رشدِ تولّد خواننده‌های هم‌صدا! بکاهد. اما این درصورتی است که سازنده‌گان چنین برنامه‌هایی واقعاً دغدغه‌مند بوده و برای کار خود برنامه و هدف و چشم‌انداز داشته باشند نه اینکه صرفاً جهت رفع تکلیف و پر کردن ساعات پخش تلویزیونی (یا بقول خودشان کنداکتور) برنامه‌سازی کنند. یکی از دلایلی هم که باعث شده تا مخاطب ایرانی به سمت برنامه‌های آن طرف آبی متمایل شود همین کمبود احساس مسئولیت در مسئولین سازمان صدا و سیما نسبت به شناخت سلیقه و علاقه مخاطب و به عبارت ساده‌تر و خلاصه‌تر دست کم گرفتن مخاطب است. اگر یک نودِ موسیقیایی و یا نودِ سیاسی داشتیم عالی می‌شد، هرچند که برنامه نود صد در صد مثبت و مفید نیست ولی به هر حال مخاطب را تا ساعات نیمه شب پای تلویزیون نگه می‌دارد و این یک امتیاز بزرگ است.

برنامه سین مثل سریال البته یک کج‌سلیقگی و یا شاید بی‌معرفتی هم کرد و آن هم دعوت از امیر توسلی آهنگساز سریال «مختارنامه» بود؛ می‌پرسید چرا؟ چون از همان آغاز برنامه مجری با شادی و شعف فراوان از حلول ماه ربیع‌الاول سخن می‌راند و کلاً در حالت بسیار شاد بود و دائم داشت این احساس را به بیننده هم القا می‌کرد ولی آنگاه که نوبت به معرفی مهمان برنامه رسید، کلیپی از سریال مختارنامه با زمینه آهنگ ابتدایی آن پخش شد که صحنه‌های غم‌انگیز و ناراحت‌کننده‌ خاصِّ این سریال را-که عموماً در ایّام دهه اول محرّم پخش می‌شود- هم دربرداشت، آن هم پس از پخش آهنگ‌های شاد قبلی. دوستی داشتم مصفّا و اهل دل در زمان دانشجویی که اجازه نمی‌داد در اتاق هنگام غذاخوردن صدای نوحه روشن باشد چون معتقد بود باعث بی‌تفاوتی نسبت به آن حوادث تلخ در وجود و نتیجتاً قساوت قلب می‌شود.

برنامه دو مهمان دیگر هم داشت. یکی، رضا یزدانی بود که هیچ آهنگی از او را تا بحال به اختیار گوش نداده‌ام! نه اینکه با او مشکلی داشته باشم کلاً سبک راک را بخاطر اثرات روانی آزاردهنده‌اش نمی‌پسندم. اولین بار او را در فیلم سینمایی «تهران طهران» دیدم، فیلمی که پس از دیدنش پشت دستم را داغ کردم که دیگر به سینما نرفته و فیلم سینمایی تماشا نکنم مگر اینکه افرادی یک فیلم را تأیید کنند که خود تأیید شده باشند و امروز همچنان جای آن داغ بر پشت دستم باقیست!

مهمان سوم هم محمد علیزاده بود که انصافاً کارنامه قابل قبولی دارد و می‌توان گفت که کارهای خوب و به یاد ماندنی‌اش بیشتر از کارهای ضعیف‌اش هست.

اما همان طوری که نتیجه نهایی هم نشان داد، دعوت از این مهمانان اثری بر نظرات بیننده‌گان نداشت و به عبارتی تبلیغ به حساب نمی‌آمد (البته چنین هدفی هم مدّنظر نبود). این درست که ما ملتی احساسی هستیم و خصوصاً در ایام انتخابات با بلاتکلیفی اجازه می‌دهیم کارکشته‌های عالم سیاست در یکی دوشب آخر منتهی به روز انتخابات سوار بر موج احساسات ما به اهداف خود برسند!، اما به خوبی می‌دانیم و آگاه هستیم که چه خواننده‌ای یا چه فوتبالیستی یا چه بازیگری و... را دوست می‌داریم!


*آهان راستی من به شماره 4 رأی دادم!

**دوستان عزیز در حال جمع‌بندی و نتیجه‌گیری برای بحث عروسی هستم اگر نظری داشتید که هنوز نگفته‌اید حتماً مرا مطلع کنید؛ شاید در نتیجه‌گیری‌ام تأثیر داشت.